کد مطلب:27832 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:105
و او از خدا خواست كه هیچ یك از آموخته هایش را در حلال و حرام و امر و نهی و طاعت و معصیت، فراموش نكنم و نكردم. او دستش را بر سینه ام نهاد و فرمود: «خدایا! قلبش را از علم و فهم و حكمت و نور، آكَنده ساز». سپس به من فرمود: «پروردگار عز و جل به من خبر داد كه دعایم را در حقّ تو اجابت كرد».[1]. 261. امام علی علیه السلام: پیامبر خدا... دستش را بر سینه ام می نهاد و سپس می فرمود: «خدایا! قلبش را از علم و فهم و نور و حلم و حكمت و ایمان، آكَنده ساز و دانایش كن و نادانش مساز و او را حفظ كن و از یادش مبر».[2]. 262. پیامبر خداصلی الله علیه وآله: خداوند متعال با من درباره علی پیمانی بست. پس گفتم: «ای پروردگار! آن را برای من روشن كن». گفت: بشنو. گفتم: «شنیدم». گفت: بی گمان، علی، پرچم هدایت است.... گفتم: «خدایا! دلش را روشنی بخش و بهارش را ایمان قرار ده». پس خداوند گفت: این را برای او انجام دادم.[3].
260. امام علی علیه السلام: من شب و روز بر پیامبر خدا وارد می شدم و چون می پرسیدم، پاسخم می داد، و اگر ساكت می ماندم، او آغاز [به سخن] می كرد، و آیه ای بر او نازل نشد، جز آن كه قرائتش كردم و تفسیر و تأویل آن را دانستم.